شهدای سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید حمید کشاورز
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
حمید، در روستای نصیرآباد نیریز در خانهای که با روح دینی و سادگی بناشده بود و میان خانوادهای زحمتکش و متدین در سال ۱۳۵۳/۶/۳ چشمان خود را به جهان هستی گشود. دوران کودکی تحت تربیت و پرورش خانواده قرار گرفت. به مقتضای سن رشدش که مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی بود، باتربیت اسلامی و مسائل دینی آشنا شد و به آنها عشق و علاقه پیدا کرد. در سن هفتسالگی دوره دبستان را با شور و شوقی وافر به درس و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
حمید، در روستای نصیرآباد نیریز در خانهای که با روح دینی و سادگی بناشده بود و میان خانوادهای زحمتکش و متدین در سال ۱۳۵۳/۶/۳ چشمان خود را به جهان هستی گشود. دوران کودکی تحت تربیت و پرورش خانواده قرار گرفت. به مقتضای سن رشدش که مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی بود، باتربیت اسلامی و مسائل دینی آشنا شد و به آنها عشق و علاقه پیدا کرد. در سن هفتسالگی دوره دبستان را با شور و شوقی وافر به درس و...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حسن ملک
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حسن ملک »
مادر روزی که حدیث ولادت و نامگذاری امام حسن(ع) را بوسیله پیامبر(ص) شنید، با خود عهد کرد اگر فرزند او پسر شد، نام «حسن» را برای وی انتخاب کند. بیست و پنجم تیر ماه سال 1345 انتظار به سر آمد و در یکی از روستاهای دور افتاده و کوچک شهرستان داراب، روستای بکر، کودکی چشم به جهان باز کرد که با گریههای مردانه دل مادر را شادمان کرد. اورا حسن نامید و به همراه همسر مسلمان و متدین...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حسن ملک »
مادر روزی که حدیث ولادت و نامگذاری امام حسن(ع) را بوسیله پیامبر(ص) شنید، با خود عهد کرد اگر فرزند او پسر شد، نام «حسن» را برای وی انتخاب کند. بیست و پنجم تیر ماه سال 1345 انتظار به سر آمد و در یکی از روستاهای دور افتاده و کوچک شهرستان داراب، روستای بکر، کودکی چشم به جهان باز کرد که با گریههای مردانه دل مادر را شادمان کرد. اورا حسن نامید و به همراه همسر مسلمان و متدین...
زندگینامه جانباز حسین خاوندی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
به قلم خودش اینجانب حسین خاوندی فرزند محمد، در تاریخ 20/2/1346 در خانوادهای مذهبی در شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در محیط گرم خانواده در بین خواهران و برادرانم سپری کردم. با توجه به این که پدرم در تشکیلات مذهبی مساجد شرکت فعال و نمایندگی نشریات مذهبی مانند مکتب اسلام را بر عهده داشت، یکی دوبار در زمان طاغوت تحت تعقیب قرار گرفتند. گاهگاهی عوامل حکومتی مشکلاتی را برای خانواده ما به وجود میآوردند که انعکاس این...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
به قلم خودش اینجانب حسین خاوندی فرزند محمد، در تاریخ 20/2/1346 در خانوادهای مذهبی در شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در محیط گرم خانواده در بین خواهران و برادرانم سپری کردم. با توجه به این که پدرم در تشکیلات مذهبی مساجد شرکت فعال و نمایندگی نشریات مذهبی مانند مکتب اسلام را بر عهده داشت، یکی دوبار در زمان طاغوت تحت تعقیب قرار گرفتند. گاهگاهی عوامل حکومتی مشکلاتی را برای خانواده ما به وجود میآوردند که انعکاس این...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید حسین مهربان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید حسین مهربان »
در سحرگاه 1366/1/5 همزمان با روز عید قربان، روزی که حضرت ابراهیم(ع) شاد و خرسند از عنایت الهی در رسیدن قربانی به جای اسماعیل(ع) بود،ـ حسین، خانه کوچک و باصفای خانوادهای ساده و زحمتکش را پر از شادی کرد. شش ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران تحصیلی خود را تا کلاس پنجم در مدرسه اهلی نیریزی گذراند و پس از آن ترک تحصیل کرد و به کار آزاد پرداخت. ـ آخرین حرفه او نقاشی ساختمان بودـ در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید حسین مهربان »
در سحرگاه 1366/1/5 همزمان با روز عید قربان، روزی که حضرت ابراهیم(ع) شاد و خرسند از عنایت الهی در رسیدن قربانی به جای اسماعیل(ع) بود،ـ حسین، خانه کوچک و باصفای خانوادهای ساده و زحمتکش را پر از شادی کرد. شش ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران تحصیلی خود را تا کلاس پنجم در مدرسه اهلی نیریزی گذراند و پس از آن ترک تحصیل کرد و به کار آزاد پرداخت. ـ آخرین حرفه او نقاشی ساختمان بودـ در...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید علیرضا بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
علیرضا زندگی ساده، زیبا و پر از صفای خود را در سوم مهرماه ۱۳۲۱ در روستای بندنو بخش سرچهان از توابع صفاشهر در خانوادهای متدین و مسلمان آغاز نمود. در دامان پر از عطوفت مادر و در سایه پرمهر پدر دوره کودکی را پشت سر گذاشت. الفبای مبانی دینی را از خانواده فراگرفت و برای کسب معرفت و دانش راهی دبستان شد. بعد از پایان دوره ابتدایی از ادامه تحصیل منصرف و به کار کشاورزی و دامداری مشغول...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
علیرضا زندگی ساده، زیبا و پر از صفای خود را در سوم مهرماه ۱۳۲۱ در روستای بندنو بخش سرچهان از توابع صفاشهر در خانوادهای متدین و مسلمان آغاز نمود. در دامان پر از عطوفت مادر و در سایه پرمهر پدر دوره کودکی را پشت سر گذاشت. الفبای مبانی دینی را از خانواده فراگرفت و برای کسب معرفت و دانش راهی دبستان شد. بعد از پایان دوره ابتدایی از ادامه تحصیل منصرف و به کار کشاورزی و دامداری مشغول...
زندگینامه جانباز حسین ثاقبی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
حسین ثاقبی فرزند محمد، در تاریخ 9 تیرماه سال 1349 در شهرستان نیریز به دنیا آمد. وی در دامان خانوادهای با ایمان دوران کودکی را طی نمود. برای آموختن علم و دانش وارد دبستان فاطمه طباطبائی نیریز شده و پس از طی کردن دوران دبستان وارد مدرسه راهنمائی بزرگی شهرستان نیریز گردید. برای شرکت در جنگ تحمیلی، با وجود اینکه محصل بود، درس و مدرسه را رها نمود و برای دفاع از اسلام و وطن اسلامی و همچنین اطاعت از...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
حسین ثاقبی فرزند محمد، در تاریخ 9 تیرماه سال 1349 در شهرستان نیریز به دنیا آمد. وی در دامان خانوادهای با ایمان دوران کودکی را طی نمود. برای آموختن علم و دانش وارد دبستان فاطمه طباطبائی نیریز شده و پس از طی کردن دوران دبستان وارد مدرسه راهنمائی بزرگی شهرستان نیریز گردید. برای شرکت در جنگ تحمیلی، با وجود اینکه محصل بود، درس و مدرسه را رها نمود و برای دفاع از اسلام و وطن اسلامی و همچنین اطاعت از...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمد علی علی کاوه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد علی علی کاوه »
وقتی در 1346/2/2 غنچه وجود محمدعلی شکفت، فرشتگان شادباشگو شدند و بلبلان سرود خوان و در روستای تنگحنا از توابع نیریز، شادمانی خانه مسلمانی متدین را فراگرفت. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده پشت سر گذاشت و در سن 6 سالگی جهت کسب علم و دانش راهی مدرسه ابتدایی جهاد تمشولی شد. طی مسافت طولانی برای رفتن به دبستان، موجب شد که تا سال سوم ابتدایی تحصیل کند و از ادامه آن منصرف شود. سپس به مشاغل...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد علی علی کاوه »
وقتی در 1346/2/2 غنچه وجود محمدعلی شکفت، فرشتگان شادباشگو شدند و بلبلان سرود خوان و در روستای تنگحنا از توابع نیریز، شادمانی خانه مسلمانی متدین را فراگرفت. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده پشت سر گذاشت و در سن 6 سالگی جهت کسب علم و دانش راهی مدرسه ابتدایی جهاد تمشولی شد. طی مسافت طولانی برای رفتن به دبستان، موجب شد که تا سال سوم ابتدایی تحصیل کند و از ادامه آن منصرف شود. سپس به مشاغل...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر فرامرز سلیمانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنانکه عاشق الله بودند، قدم در راه حق نهادند و آرامش ابدی را در وادی امن الهی و بر خوان گسترده حسینی (ع) تجربه کردند. فرامرز، از مجنون صفتانی بود که ۱۳۴۷/۵/۷ در روستای کوشکک نیریز میان خانوادهای کشاورز و متدین قدم به عرصههستی نهاد. دوران کودکی را به سرعت سپری کرد و برای آموختن، دوره ابتدایی و راهنمایی را در کوشکک طی کرد و متوسطه را تا سال اول نظری ادامه داد. سپس ترک تحصیل کرد و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنانکه عاشق الله بودند، قدم در راه حق نهادند و آرامش ابدی را در وادی امن الهی و بر خوان گسترده حسینی (ع) تجربه کردند. فرامرز، از مجنون صفتانی بود که ۱۳۴۷/۵/۷ در روستای کوشکک نیریز میان خانوادهای کشاورز و متدین قدم به عرصههستی نهاد. دوران کودکی را به سرعت سپری کرد و برای آموختن، دوره ابتدایی و راهنمایی را در کوشکک طی کرد و متوسطه را تا سال اول نظری ادامه داد. سپس ترک تحصیل کرد و...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید قاسم صالح
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد قاسم صالح »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنین پرنده شدند و ز دسترس رفتند یک گلدان شمعدانی، یک جانماز تبرک شده و مهری که جای پیشانی تو روی آن بود هنوز توی خانه است؛ هرروز شمعدانی را آب میدهم، جانماز را پهن میکنم و پیشانیم را جای پیشانی تو، روی مهری که خاکش، خاک کربلاست میگذارم ولی نمیتوانم مثل تو باشم، از نماز تا شهادت که میگویند کوتاه است، تو خوب راهت را پیدا کردی. راهیافته شهید، قاسم صالح...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد قاسم صالح »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنین پرنده شدند و ز دسترس رفتند یک گلدان شمعدانی، یک جانماز تبرک شده و مهری که جای پیشانی تو روی آن بود هنوز توی خانه است؛ هرروز شمعدانی را آب میدهم، جانماز را پهن میکنم و پیشانیم را جای پیشانی تو، روی مهری که خاکش، خاک کربلاست میگذارم ولی نمیتوانم مثل تو باشم، از نماز تا شهادت که میگویند کوتاه است، تو خوب راهت را پیدا کردی. راهیافته شهید، قاسم صالح...
شهدا سال ۶۶- زندگینامه شهید شاپور فریدونی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد شاپور فريدوني »
مجنون شدن و مقبول لیلی افتادن را شرایطی است که باید عارف الی الله آن را بداند و بهجا آورد. شهیدان کربلای خونین ایران، مجنونصفتانی بودند که درس عرفان را در سنگرهای الهی خود بهخوبی آموختند و به منصه ظهور کشاندند. شاپور ازجمله آنان است که ۱۳۴۸/۳/۲۷ در شهرک ریز آب نیریز در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در همان محیط ساده و پاک روستا گذراند. هفتساله بود که به دبستان عشایری...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد شاپور فريدوني »
مجنون شدن و مقبول لیلی افتادن را شرایطی است که باید عارف الی الله آن را بداند و بهجا آورد. شهیدان کربلای خونین ایران، مجنونصفتانی بودند که درس عرفان را در سنگرهای الهی خود بهخوبی آموختند و به منصه ظهور کشاندند. شاپور ازجمله آنان است که ۱۳۴۸/۳/۲۷ در شهرک ریز آب نیریز در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در همان محیط ساده و پاک روستا گذراند. هفتساله بود که به دبستان عشایری...